همیشه عاشقت بودم و تو نفهمیدی یا شایدم نخواستی که بفهمی.
به خاطرت از همه چیزم گذشتم....
اما نه دیدی...
هیچوقت نخواستم لحظه ای این فکر بیاد سراقت و داغونت کنه که...
اما نفهمیدی...
من ازت چی خواستم؟؟؟
جزء این که فقط عشقتو اثبات کنی؟؟؟
اما تو حتی نتونستی یا شایدم نخواستی...
الانم دارم زجه میزنم.
اما واسه تو خوشحالم که راحت تونستی فراموش کنی.
راحت تونستی تو چشمای خانوادت نگاه کنی.
هر جایی که با من رفتی و هر تجربه و خاطراتی که با من داشتی میتونی دوباره داشته باشی و تکرار کنی...
من همیشه عاشقت میمونم.
با خونم جوابتو میدم.
عاشق همیشگیت نیما
روز مبادا !!!
وقتی تو نیستی
نه هستهای ما
چونانکه بایدند
نه بایدها ...
مثل همیشه آخر حرفم
و حرف آخرم را
با بغض میخورم
عمری است
لبخندهای لاغر خود را
در دل ذخیره میکنم :
باشد برای روز مبادا !!!
اما
در صفحههای تقویم
روزی به نام روز مبادا نیست
آن روز هر چه باشد
روزی شبیه دیروز
روزی شیبه فردا
روزی درست مثل همین روزهای ماست
اما کسی چه میداند ؟
شاید
امروز نیز روز مبادا
باشد !!!
وقتی تو نیستی
نه هستهای ما
چونانکه بایدند
نه بایدها ...
هر روز بی تو
روز مباداست !!!
دارم میمیرم.
عاشق همیشگیت نیما